در حسرت دیدار تو آواره ترینم هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست!
رمضان باردیگر مهربان و بی سر و صدا آمد. امروز روز دهم است. روز دهم مرا یاد روز واقعه می اندازد، ناگهان دلهره ای سراسر وجودم را گرفت امسال هم آمد و در حال رفتن است اما برای روز دهم زندگیم آماده نشده ام! آماده نیستم!
نماز ظهر و عصر روز اول ماه مبارک را به جماعت حضرت ماه ادا کردم از همان روز در عطش دیدار و یک افطار در محضر یارم. دهه اول سپری شده و ورود به دهه دوم، با نسیم فرح بخش نزدیک شدن به روز دیدار دانشجویان با حضرت ماه همراه است. دانشجو هم که نباشی، کارت هم که نداشته باشی دیدن مشروح این دیدار و خواندن حاشیه های آن همیشه دلپذیر است. صبح چند خطی خاطرات این دیدار را می خواندم، عجیب دلم هوایی شده، صبر آمد! خدا را چه دیدی شاید امسال این بی تابی بی دلیل نباشد.
آی خیابان فلسطین، کوچه انوشیروان ای وعده گاه عاشقان ما را هم در افطاری صمیمانه در کنار رهبرم امام خامنه ای روحی فداه مهمان کن.
امروز عزم سفر داریم به همراه دوستان به پابوس بانو حضرت معصومه سلام الله علیها و برگرفتن توشه ای از مسجد مقدس جمکران، و دعاگوی همه خواهیم بود.
یاعلی
التماس دعا
Share it